آهن ملل
فارکس
فارکس
کد خبر: ۵۹۳۸۰۸

رحمان رضایی: تیم ملی بد بازی می کند که نشد انتقاد فنی؛ کی روش برای بردن تیم کوچک خوشحالی می کرد ایراد نداشت، ما خوشحالی کنیم، زشت است؟

رحمان رضایی: تیم ملی بد بازی می کند که نشد انتقاد فنی؛ کی روش برای بردن تیم کوچک خوشحالی می کرد ایراد نداشت، ما خوشحالی کنیم، زشت است؟
مربی تیم ملی در گفتگویی گفت که کسب 16 امتیاز از 6 بازی نتیجه ای مناسب برای تیم ملی بوده است
۱۷:۵۵ - ۰۴ آذر ۱۴۰۳
وانانیوز|

از رحمان رضایی، مربی تیم ملی دعوت کردیم تا مقابل دوربین خبرورزشی قرار بگیرد و با او در مورد نتایج و همینطور حواشی ماه های اخیر تیم ملی صحبت کنیم. این گفتگو در سه قسمت تقدیم شما خواهد شد. در قسمت اول که در ادامه آن را می بینید، از رحمان رضایی درخصوص روند تیم ملی در مقدماتی جام جهانی، انتقادات هفته های اخیر و همینطور جنجال های مصاحبه علیرضا بیرانوند پرسیدیم.

از شما دعوت می کنیم تماشاگر و خواننده این گفتگو باشید:

 

از تهران پاییزی، سلام و درود می گویم به تمام شما مخاطبان عزیز خبرورزشی، از هرجای دنیا که ما را تماشا می کنید. امروز اینجا کنار یکی از مربیان تیم ملی هستیم، رحمان رضایی، سلام. خیلی خوش آمدید به خبر ورزشی.

سلام خدمت شما و همکارانتان و همچنین عرض سلام خدمت همه بینندگان برنامه، در خدمت شما هستم.

از تیم ملی باید شروع کنیم، سه تا فیفادی در رقابت‌های مقدماتی جام جهانی گذشته، شش بازی و ۱۲ امتیازی که برای تیم ملی از بازی با قرقیزستان شروع شد و حالا آخرین بازی هم که بازی ششم بود، با قرقیزستان داشتیم. در کل چطور دیدید روند تیم ملی را در این سه فیفادی؟

با توجه به همه فراز و نشیب هایی که داشتیم، حتی تو بازی اول هم با توجه به اینکه زمین خوب نداشتیم و در اصفهان بازی کردیم، آنجا هم شرایط زمین زیاد مناسب نبود برای بازی کردن، توانستیم با پیروزی آغاز کنیم و بازی را ببریم. واقعا خیلی سخت بود برای اینکه نمیشد در آن چمن روی زمین کار کرد. ولی خوشبختانه آن بازی را بردیم و بازی های بعدی را نیز با کسب امتیاز پشت سر گذاشتیم. ما دو محروم داشتیم، دو بار کارت قرمز گرفتیم همینطور بازیکنان مصدوم هم داشتیم. چه کسانی که در تیم ملی مصدوم شدند و چه در باشگاه شان.

با همه این اوصاف توانستیم بازی های خوبی انجام بدیم و به لحاظ موقعیت ذر جدول، ۱۶ امتیاز از شش بازی فوق العاده خوب است و در سطح آسیا فقط دو تیم چنین نتیجه ای گرفته اند. ما یک بازی حتی حق میزبانی هم نداشتیم، رفتیم و در امارات بازی کردیم. در زمین بی‌طرف بازی کردن تا اینکه در زمین خودت بازی کنی شرایط خیلی فرق می‌کند ولی خداراشکر آنجا هم توانستیم بازی رو ببریم.در مجموع بازی های خیلی خوبی کردیم. 

دو تا بازی آخر شرایط خیلی سختی داشتیم. یکسری بازیکنان مصدوم بودند و شرایط آمادگی آنها در سطح خیلی خوبی نبود ولی از همه بازیکنانی که داشتیم نهایت استفاده رو بردیم.

دو تا بازی آخر با کره شمالی و قرقیزستان نیمه های اول خیلی خوبی داشتیم. واقعا هر وقت که تیم ملی خودش باشه و بخواهد قابلیت های خودش را نشان دهد می تواند فوق العاده بازی کند. نیمه های دوم دو تا بازی شرایط خاصی بود که تا به حال برای ما پیش نیامده بود. فقط در بازی دوستانه با ازبکستان شرایط مشابهی تجربی کرده بودیم. نزدیک به ۳۰ بازی داشتیم با این کادر و فقط این دو تا بازی شرایط خیلی خاصی پیش آمد. کار یک مقدار سخت شد اما در مجموع خدا را شکر صدر جدول هستیم و شرایط خوبی داریم.

دو فیفا دی و چهار بازی باقی مانده و من فکر می کنم با دو تا امتیاز صعود ما به جام جهانی قطعی شود. در مرحله مقدماتی بازی ها فوق العاده سخت هستند، مخصوصا در آسیا که شما می بینید تیم ها خیلی پیشرفت کردند. کشور ها خوب برنامه ریزی می کنند و همینطور از لحاظ فوتبالی هزینه زیادی صرف می کنند. روی تیم های پایه سرمایه گذاری می شود و این نشان می دهد فوتبال آسیا به دنبال پیشرفت است.

شما نتایج هم ببینید که واقعا نتایج عجیب و غریبی رقم می خورد. عربستان ۲-۰ به اندونزی باخت و کره جنوبی هم با فلسطین در خانه ۱-۱ کرد. این نشان میدهد که واقعا بازی ها، بازی های راحتی نیست و ۱۶ امتیاز گرفتن از ۶ بازی من فکر می کنم فوق العاده نتایج خوبی بوده است و اهل فوتبال واقعا لذت بردند از این بازی ها.

کسی نمی تواند بگوید این نتیجه، یعنی ۶ بازی ۱۶ امتیاز نتیجه بدی بوده است اما با این وجود چرا رابطه تیم ملی و منتقدان خوب نیست؟

 ببینید منتقدها از اسمشان معلوم است، نقاد هستند و انتقاد می کنند اما من فکر می کنم جاهایی زیاده روی کرده اند. اگر بر اساس آمار و ارقام بخواهند صحبت کنند، بسیاری از این انتقادها وارد نیست. شما اعداد و ارقام را ببینید، از لحاظ امتیاز، از لحاظ بازی، از لحاظ تعداد موقعیت گلی که به حریف میدهیم و گل هایی که حریف می زند، این ها را باید دید.

مثلا گل هایی که دو بازی آخر خوردیم را مثال بزنم. بازی با کره شمالی، بازیکن  پایش را بلند می کند، توپی که میخواهد سانتر شود، یکباره منحرف می شود و به درون دروازه می رود. حتی گل دوم هم یک توپی بود که از لای پنج نفر خیلی تصادفی رد شد و خورد به پای یکی و به داخل دروازه رفت، این از بازی کره شمالی.

از بازی با قرقیزستان هم، یک پنالتی دادیم. گل دوم فکر می کنم بچه ها مقداری تمرکز نداشتند. توپی که دفع شد، دوباره کمانه کرد و برگشت.بازیکن سر زد و گل شد.

ولی گل های ایران چطور؟ همه گل ها بر حسب تاکتیک و کار تیمی است. اگر انتقادات از نظر آمار و ارقام باشد نمی توانیم کتمان کنیم که باید انتقادات نصف الان می بود. یک مقدار مغرضانه بود و بر اساس آمار و ارقام نبود.

کسی که با آمار و ارقام، بر حسب کارهای تاکتیکی و فنی دلیل بیاورد و انتقاد کند، جای احترام دارد و استقبال می شود. انتقادهای فنی بر حسب آمار و ارقام و انتقاد تاکتیکی و فنی وارد است، کادر فنی هم استقبال می کند تا بتواند نقایص را برطرف کند. در تمام دنیا هم آمار و ارقام حرف می زند نه اینکه بگویید تیم ملی بد بازی کرد. اصلا بد بازی کردن را در چه می بینید؟ با کدام آمار بد بازی کرد؟

مواردی هم بوده که منتقدها به درستی انتقاد کردند، خیلی چیزها و نقایص فنی درست شد. همه قابل احترام هستند. در یک خانواده ای که پدر و مادر دو تا بچه هم باشند، مطمئنا انتقادهایی است که بچه به پدر و مادر دارد و بالعکس. در این جمع بزرگ، در این مملکت ۹۰ میلیونی، مطمئنا در هر کاری، چه ورزش، سیاست، اقتصاد، فرهنگ، جامعه، هر چه باشد انتقاداتی است.

مطمئنا نقاد ها هم هستند و قابل قابل احترام اند. نقدهایی که به جا است بررسی می شود و آنهایی که به جا نیست، نادیده گرفته می شوند.

قبل از اینکه درباره انتقادها صحبت کنیم، یک پرانتز اینجا باز کنم، گفتید گل هایی که دریافت کردیم از اشتباهات فردی بوده...

نه من این را نگفتم، فقط آخرین گلی که ما از قرقیزستان خوردیم اشتباه فردی بود ولی بقیه گل ها بر حسب تصادف بود. توپی که به پای یک بازیکن می خورد توپ می رود هوا، یک سانتر می شود، بدون اینکه ضربه اول زده شود، توپ به زمین می خورد، از بین پنج نفر رد می شود، توپ به پای یکی می خورد بدون اینکه حتی خودش بخواهد عامدانه ضربه بزند، اینها تصادفی است. فقط یک پنالتی بود که فکر می کنم می توانستیم از آن اجتناب کنیم.

اگر تمرکز مدافعان بالاتر باشد از همین تصادف ها جلوگیری نمی شود؟

بله درست است. اما فکر می کنم انتقادات را مستقیم به خط دفاعی وارد می کنیم در حالی که این منحصر به خط دفاعی نمی شود. همه تیم دخیل هستند.

وقتی تیم مقداری عقب می نشیند، نمی تواند از دفاع خارج شود و بیشتر حالت تدافعی می گیرد، یعنی ما در کار تیمی دفاعی ضعف داشتیم. منحصر به خط دفاعی نمی شود.

برگردیم سر انتقادات. این صحبتهایی که می شود، بدون تعارف می پرسم، فکر نمی کنید مصاحبه های تندی که بعضی از ملی‌پوشان می کنند در این رابطه و بد شدنش تاثیر گذار بوده. مثلا لج و لجبازی رخ داده.

عرض کردم چون برخی انتقادات مغرضانه بوده و منصفانه نبوده، مطمئنا شاید بعضی از بازیکنان هم عصبی شدند از این انتقادهای مغرضانه، مصاحبه‌هایی کردند و برخی مسائل عنوان شده.ولی در حقیقت به نظر من اصحاب رسانه و کسانی که انتقاد می‌کنند همه شان محترم هستند. بالاخره عرض کردم اگر انتقاد به جا و درستی داشته باشند.

یک اتفاقی که پیش آمد در این قضیه صحبت‌های علیرضا بیرانوند بود که گفت ما اولین بار با مربی ایرانی به جام جهانی می‌رویم اما ما قبلا هم با مربی ایرانی به جام جهانی رفته بودیم. همین یکی از مسائلی بود باعث ناراحتی شد به دو دلیل، اولا ملی پوش ما نباید خبر داشته باشد ما قبلا به جام جهانی رفتیم با مربی ایرانی و اصلا چرا باید همچین حرفی بزند؟

من فکر می‌کنم اینجا یک اشتباه لفظی بوده که پیش آمده. خودش هم فکر کند مطمئنا به این نتیجه می‌رسد که ما قبلا با یک مربی ایرانی هم رفتیم به جام جهانی.

ببینید در کل اصلا مهم نیست با چه کسی به جام جهانی رفتیم. شما تمام تیم های ملی دنیا را ببینید. به جز کشورهایی که واقعا خودشان صاحب سبک هستند، اکثرا مربی خارجی دارند. حتی انگلیس به عنوان کشور صاحب سبک مربی خارجی آورده اما ایتالیا، فرانسه، اسپانیا و ... کمتر مربی خارجی می آورند چون واقعا خودشان صاحب سبک اند و می دانند کدام مربی بهتر است با بازیکن های خودشان کار کند.

ولی اکثر کشور های دنیا مربی خارجی می آوردند پس  این مهم نیست که تیم ملی با کدام مربی رفته به جام جهانی. آن افتخارات تمامش برای آن ملت و آن کشور می ماند.

حشمت مهاجرانی هم هیچوقت نمی گوید این موفقیت برای من است. بله در تاریخ تیم ملی ایران ثبت و بایگانی می شود. من فکر می کنم افتخارات این چنینی برای ملت و ایران است وقتی تیم با یک مربی ایرانی به جام جهانی برود، حالا هرکسی باشد آن مربی.

فکر می کنم اینطور تعصبات را کنار بگذاریم بهتر است. کادر فعلی هم اگر صعود کنیم به جام جهانی انحصارا نمی گوید این افتخار برای من است. منصفانه نیست این انتقادات. هر مربی از روزی که می آید همیشه برای خدمت به تیم ملی آماده است. اگر هم نتایج خوب نگیرد برکنار می شود. فکر می کنم منم منم و منیت در این کار هم جالب نیست. مهم افتخار ملی است که برای فوتبال مملکت حاصل می شود.

دقیقا این صحبتی که از حشمت خان مهاجرانی داشتید را می توانم تایید کنم چون حدود یک ماه پیش بود، این شانس را داشتیم ایشان را از نزدیک ببینیم. در رابطه با همین قضیه سوال کردم گفتم شما اولین کسی بودی که تیم ملی رو بردی جام جهانی تیم ملی را قهرمان آسیا کردی. گفت من نکردم،  من حشمت مهاجرانی نکردم، این تیم ملی ایران بود رفت جام جهانی، این تیم ملی، کادر فنی و بازیکنان و تمام اعضا بودند که تیم ملی را به جام جهانی بردند.

ولی یک چیزی این وسط است، ما از رحمان رضایی و دیگر بزرگترهایی که در تیم ملی هستند انتظار را داریم مثلا همین صحبت های حشمت مهاجرانی یا منیت نداشتن را به بازیکنان یاداوری کنید. یک مثال در صحبت های مان بود دیگر، شاید خیلی از مردم هم ندانند جام جهانی ۱۹۷۸ با کدام مربی به جام جهانی رفتیم، کدام بازیکن ها در ترکیب تیم بودند، اما همه یادشان است تیم در جام جهانی آرژانتین حضور داشته. 

بازیکن تیم ملی در فشار است و بسیاری مسائل دیگر ولی این انتظار از شما و دیگر اعضای کادر فنی تیم ملی وجود دارد که این موارد را با بازیکنان مطرح کنند و باعث نزدیکی بازیکنان با رسانه شوند.

نسل گذشته به خوبی یادش است مربی چه کسی بوده، کدام بازیکنان بودند و تیم چه نتایجی گرفت، همه اینها را دهه چهل و پنجاه می دانند. اینکه دوباره با مربی ایرانی به جام جهانی برویم یک تجدید خاطره می شود. یک اتفاق خوب برای تیم ملی و یک افتخار است. نشان می دهد مربی داخلی هم قابلیت و توان فنی و تاکتیکی برای خودی نشان دادن در آسیا و جام جهانی را دارد. شما ببینید از ۱۹۹۸ به این سمت تمام مربیانی که با آنها به جام جهانی رفتیم خارجی بوده اند.

من فکر می کنم افتخارات ملی را نباید کوچک و نادیده بگیریم. اگر مربی حتی برای بردن تیم ضعیف خوشحالی می کند و خوشحالی خود را در کلامش ابراز می کند، این دال بر منیت آن مربی نیست. اگر کسی در لباس یک مربی و یک بازیکن ملی مقابل تیم ضعیف هم نتیجه بگیرد، به دلیل اینکه یک افتخار ملی آورده با تمام وجود خوشحالی می کند، با تمام وجود مصاحبه می کند.

بردش را نشان می دهد، این کار بدی نیست. نباید روی این قضیه انتقاد کرد. برای منِ ورزشکار، بردن هر هر بازی، هر حرکت مثبت، هر گلی که می زنم موفقیت محسوب می شود. موفقیتی که به عنوان افتخار ملی است. پیروزی مقابل کره شمالی، قرقیزستان یا هر تیم دیگری را نادیده و کم ارزش نگیریم، اصلا پیروزی مقابل هنگ کنگ یا فلسطین باشد.

هر برد یک افتخار ملی است و بابت آن بازیکنان و مربیان و کادر خوشحالی خیلی زیادی می کنند. اصلا جای انتقاد نیست. چرا باید انتقاد کنیم که مثلا جلوی تیم کره شمالی ما بردیم؟ این جای خوشحالی نیست. نباید من مربی خوشحال باشم؟ نباید آن بازیکن خوشحال باشد؟ موفقیت ملی چه کوچک باشد چه بزرگ جای جشن و خوشحالی دارد.

ولی مطمئن باشید حتی در بازی با تیم های کوچک هم خیلی از تیم های بزرگ به مشکل بر میخورند بنابراین آن پیروزی هم می تواند خیلی مهم باشد برای کادر و بازیکنان.

همین که این مثال را زدید که از شادی کردن جلوی تیم کوچک هم نباید ایراد گرفت، یک موضوعی به خاطرم آمد. پیش می آمد مثلا کارلوس کیروش هم بعضی وقت ها بازی هایش گره بخورد و یک تیم کوچک را سخت ببرد، بابت آن شادی زیادی می کرد. آن زمان می گفتند ببین این خارجی چه عرقی به تیم ملی ما دارد. چرا آن موقع آن برداشت می شد و الان واکنش مثبتی نمی بینیم به این خوشحالی ها.

واقعا اگر روی این قضیه هم انتقادی شود، خیلی مغرضانه است. برای اینکه من به شخصه برای تک تک گل هایی که در هر بازی میزنیم از درون واقعا منفجر می شوم، از وجودم که می گویم گل زدیم، حالا به هر تیمی باشد و این احساس خوشحالی درونی را بعد از بازی بروز می دهم.

بازیکن چه بخواهد یک گل به یک تیم خیلی ضعیف بزند یا تیم بزرگ، فرقی ندارد. همه این ها در سطح ملی بایگانی و جزو افتخارات ملی حساب می شود، بنابراین نباید دست کم بگیریم.

 

 

ارسال نظر
تریبون۱
تبلیغات
جدیدترین اخبار
دیگران چه می‌خوانند؟
پربحث